آهسته و پیوسته

هوای خنک دم صبح آدم را تازه می‌کند.

/ بازدید : ۶۸۶

دیشب غمگین بودم. اکثر شب‌ها غمیگنم. وقتی یادم می‌آید که چقدر دلتنگم، غمگین می‌شوم. وقتی به سال‌های رفته نگاه می‌کنم، غمگین می‌شوم. با اینکه به اندازه ی کافی و یا حتی بیش از کافی امید به آینده دارم و خوشبینم که همه چیز بهتر می‌شود. شب‌ها بخش سیاه وجودم بر بخش روشنم غلبه می‌کند و فکر می‌کنم چقدر همه چیز در این جهان زشت، پوچ و بی‌ارزش است. چقدر این جهان بی‌ارزش است و بعد غصه‌ام می‌گیرد. شب‌ها این‌گونه است. سعی می‌کنم زودتر بخوابم و قبل از خواب کتاب بخوانم اما گاهی هم نمی‌شود. دیشب هم خواب نمی‌رفتم. به مریم پیام دادم که برویم بدویم و همین فقط همین دویدن نقطه ی روشن دیشب بود. نزدیک ساعت شش بود که مریم بیدارم کرد. هوای خنک صبح تازه‌ام کرد. با اینکه مریم عجله داشت و من ریه‌ام یاری نکرد که زیاد، طولانی و باسرعت بدوم اما خوش گذشت. تقریبا از هر چیزی کمی حرف زدیم و بعد با وانیل و نان سنگک به خانه برگشتم. چای دم کردم. فرنی سیب عزیزم را درست کردم. تاریخ مصاحبه را چک کردم. توییت کردم. با مامان چای خوردیم و همه‌چیز به نظرم کمی بهتر شد. حالا از صبح سومین لیوان چایم را خورده‌ام. از اضطراب مصاحبه فکرم پر است. پلی لیست زیبایی را پخش کرده‌ام. اتاقم به هم ریخته است. نمی دانم باید چه کار کنم و فقط برای روزهای آینده از یک چیز مطمئنم. بستنی در فریزر است. جدیدا خداوند را به خاطر هر چیزی که هستم و دارم شکر می‌کنم. تقریبا مطمئنم همه‌چیز بهتر می‌شود. چند روز دیگر را می‌خواهم بدل از روز تولدم بگیرم و به بطالت بگذرانم. دل تنگی بخشی از وجودم شده است اما بیشتر از قبل خوشحالم و می خندم. فکر می کنم زندگی همین است. مجموعه ای از آشفتگی، بی‌ارزشی. اما عجیب زیبا. عجیب دردناک، رنج‌آور و زیبا.

۷ ۱۲
حسنا ...
۰۶ مهر ۰۹:۵۳

شب‌ها همیشه غم‌ها پررنگ‌ترن. بخشیش بخاطر هورمون‌های بدنه :) ولی واقعاً "زندگی همین است". 

پاسخ :
هورمون ها کلا خیلی موثرن اما نمی دونم آیا در غمگین تر شدن آدم  در شب ها هم می تونن موثر باشن یا نه؟
 تو چیزی می دونی؟

آره
ما اینجا یه شعار داریم: 
زندگی همینه و ادامه داره.
خورشید ‌‌‌
۰۶ مهر ۱۱:۳۳

شب رقیق می‌کنه آدم رو. آدم آسیب‌پذیر می‌شه. من یک فعالیت بدنی سنگین گذاشته‌م در روتین هرشبم. تلاش‌کردن براش و درگیرشدن و از پسش براومدن قویم می‌کنه. وقتی می‌خوابم حس می‌کنم ابرقهرمانم.

پاسخ :
من همیشه این جوری فکر می کنم که تو برای هر مسئله ای یک راه حلی پیدا می کنی. تو غم نمی مونی.
و برای همینه که می گم نوری.


منم قبل از این مشکلات که از پا بندازه من رو، شب ها یوگا می کردم اما بعد نشد.
منم فکر می کردم خیلی آدم کولی ام و خوشحالم می کرد.
:)
از معادل کلمه ی کول در ذهنم خبری نیست.
زهرا طلائی
۰۶ مهر ۱۳:۳۵

عارفه من خیلی آدم بدی‌ام که دیر به دیر می‌خونمت و کمی می‌نویسم. 

اصلا شرم بر من

لطفا خوب خوب باش

منم قول میدم دوباره زیاد بخونمت و زیاد بنویسم برات. خب؟

مواظب خودت باش

پاسخ :
زهرای عزیزم
این جوری نگو. بسیار هم عزیز و زیبایی.
تو همیشه با کلمه های گرمت قلبم رو گرم کردی.

زود خوب می شم. تو هم بیا برام حرف بزن و از خودت در وبلاگ بنویس و قلبم رو گرم و روشن کن.
بوس و بغل.
یس. میم
۰۶ مهر ۱۵:۰۵

همون طور که تاریکی شب اجازه می‌ده ستاره‌ها بدرخشن، باعث می‌شه که نقاط عجیب و غریب وجود ما که توی روز، نور خورشید اجازه نمی‌ده ببینیم‌شون دیده بشن..

پاسخ :
تا یک جایی با حرفت موافقم اما خب شب ها آدم الکی همه چیز رو گنده می کنه. نه؟


چند وقت بود دنبال وبلاگت بودم. خوبی؟
حسنا ...
۰۷ مهر ۰۰:۳۴

تحقیقات نشون میدن کلاً نور طبیعی در برور افسردگی موثره. و هورمونایی نثل کورتیزول که ربتم شبانه‌روزی دارن. 

پاسخ :
در بروز افسردگی یا از بین بردنش؟
حسنا ...
۰۷ مهر ۰۰:۴۱

از بین بردنش :)

پاسخ :
راست می گی. 
منم شنیده بودم.
ای بابا
اسیر شدیم. 
یس. میم
۰۷ مهر ۱۰:۳۳

آره، درسته اینم که آدم شب گنده می‌کنه همه چیز رو :)


مرسی ممنون، آره خوووبم - وبلاگ قبلی‌م رو پاک کردم، این آدرس جدیدمه.

پاسخ :
فکر می کنم کلا برای همین توصیه به خواب شده باشه. :)
با اینکه شب ها در خلوت قاعدتا باید بیشتر خوش بگذره.


خوشحالم که خوبی و می نویسی. 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان